ar – -Translation – Keybot Dictionary

Spacer TTN Translation Network TTN TTN Login Deutsch Français Spacer Help
Source Languages Target Languages
Keybot 44 Results  www.museeeglisesaintemariemuseum.ca
  Straeon o Gofio  
"Roedd y sesiwn yn gliriad rhyfeddol i'n canllaw mewnol a dealltwriaeth ddyfnach fy mod ar y trywydd iawn gyda'm cynllun enaid."
"جلسه منحصر به فرد برای راهنمایی درونی من و درک عمیق تر بود که من در مسیر با برنامه روح من است."
  Straeon o Gofio  
Bydd y weithred syml o garedigrwydd hwn ar eich rhan yn helpu'r llyfrau i fod ar gael i lawer o bobl am ddim fel adnodd iachau.
این اقدام ساده مهربانی از شما کمک خواهد کرد که کتاب ها برای بسیاری از مردم به صورت رایگان به عنوان یک منبع شفا در دسترس باشد.
  Straeon o Gofio  
"Er mwyn rhoi cyfrif byr i chi, roeddwn i'n marchogaeth ar fy beic a gwneud troad cywir ar gylchfan brysur iawn ym Montreal pan oeddwn yn cael eu rhedeg drosodd gan y pedwar olwyn gefn o ddeunaw-olwyn sy'n cario craen 1-ton.
"به شما یک گزارش مختصر دادم، دوچرخه سواری کردم و چرخش راست را در یک تقاطع بسیار مشکوک در مونترال انجام دادم، زمانی که چهار چرخ عقب یک هجده چرخ سوار که یک جرثقیل 1-ton داشتند اجرا می شد. درست زمانی که همه اتفاق می افتاد احساس آرامش می کردم. من می دانستم که این امر اجتناب ناپذیر است و به آن رسیده است (به جای تشدید شدن، که من را کشته است) و همچنین به یک نماد اضطراری ریکی اشاره کرد که در آن انرژی های فرشتگان و اساتید صعود به من کمک کرد. من یک شفا دهنده انرژی هستم و بسیار روحانی هستم بنابراین قطعا ابزارهایی برای مقابله با این موضوع داشتم!
  Straeon o Gofio  
Un awr o sgwrs ar unrhyw bynciau o'ch dewis chi. Cael atebion i'ch cwestiynau.
یک ساعت مکالمه بر روی هر موضوع از انتخاب شما. برای سوال هایتان پاسخ را در یافت کنید.
  Straeon o Gofio  
"Er mwyn rhoi cyfrif byr i chi, roeddwn i'n marchogaeth ar fy beic a gwneud troad cywir ar gylchfan brysur iawn ym Montreal pan oeddwn yn cael eu rhedeg drosodd gan y pedwar olwyn gefn o ddeunaw-olwyn sy'n cario craen 1-ton.
"به شما یک گزارش مختصر دادم، دوچرخه سواری کردم و چرخش راست را در یک تقاطع بسیار مشکوک در مونترال انجام دادم، زمانی که چهار چرخ عقب یک هجده چرخ سوار که یک جرثقیل 1-ton داشتند اجرا می شد. درست زمانی که همه اتفاق می افتاد احساس آرامش می کردم. من می دانستم که این امر اجتناب ناپذیر است و به آن رسیده است (به جای تشدید شدن، که من را کشته است) و همچنین به یک نماد اضطراری ریکی اشاره کرد که در آن انرژی های فرشتگان و اساتید صعود به من کمک کرد. من یک شفا دهنده انرژی هستم و بسیار روحانی هستم بنابراین قطعا ابزارهایی برای مقابله با این موضوع داشتم!
  Straeon o Gofio  
"Fe ddywedodd wrthyf ei fod yn ymwneud â 200 o flynyddoedd yn ôl. Mae'n swnio i mi fel disgrifiad o fywyd ar fferm Americanaidd gynnar, efallai cyfnod rhyfel 1812, ac efallai y byddai milwyr Prydain yn ymosod ar y fferm.
"او به من گفت که آن را در مورد 200 سال پیش بود. برای من به عنوان شرح زندگی در یک مزرعه در اوایل آمریکایی، شاید دوران جنگ 1812، و شاید مزرعه توسط سربازان بریتانیا مورد حمله قرار گرفت. در سن 6 اما بتیانی هنوز تاریخ ندیده بود که به هیچ وجه داستان او را مطلع نکند.
  Straeon o Gofio  
"Roedd fy adferiad yn wyrthiol i ddweud y lleiaf ... yn y bôn ar ôl gweithrediadau 4, dwi'n dianc heb unrhyw ddifrod asgwrn cefn, organ neu ymennydd! Dywedasant wrthyf hefyd nad oeddent yn siŵr pan fyddwn yn cerdded eto, ond dechreuais gerdded ar ôl wythnosau 3.
"بازسازی من معجزه آسا بود که حداقل بگویم ... اساسا پس از عملیات 4، من بدون آسیب ستون فقرات، ارگان یا مغز فرار کردم! آنها همچنین به من گفتند که مطمئن نیستم وقتی دوباره راه می روم، اما بعد از 3 هفته شروع به پیاده روی کردم. آنها به من گفتند که من در بیمارستان برای 6 ماه می باشم، اما بعد از هفته های 5، پس از یک دوره بهبودی مجددا تخلیه شدم. من در بیمارستان خاصی توانمندی های خود را ادامه دادم اما توانستم تنها سه ماه پس از حادثه به خانه بروم. من یک فیزیوتراپیست داشتم که به اشعه ایکس مرا نگاه کنم و از اینکه عجیب بود این بود که با وجود وزن کامیون که باید استخوان ها را خراب کرد، فقط استخوان های خارجی شکسته شدند، مثل اینکه چیزی از قطعات داخلی آسیب دیده بود. من یک فیزیوتراپیست دیگر داشتم که برای سال 40 کار میکردم به من بگویم که من بیشترین موارد معجزه آسایی بود که تا به حال کار کرده بودم.
  Straeon o Gofio  
Ac roedd y diwrnod hwnnw hefyd yn wahanol iawn oherwydd bod digwyddiad / protest yn digwydd, felly roedd y strydoedd yn llawn pobl, gan gynnwys y cyfryngau, yr heddlu ac ymateb cyntaf (fel bod yr ymateb ar ôl fy damwain yn syth).
"حادثه بسیار عمومی بود، در یکی از شلوغ ترین تقاطع ها در مرکز شهر مونترال اتفاق افتاد. و آن روز نیز بسیار متفاوت بود که رخداد / اعتراض به وقوع می پیوست، بنابراین خیابان ها پر از مردم بود، از جمله رسانه ها، پلیس و اولین پاسخ (به طوری که واکنش پس از تصادف من لحظه ای بود). (یادداشت جانبی عجیب و غریب: یکی از دوستان من سه ماشین جلوتر از حادثه در ماشین خود بود و دیدم اتفاق می افتد و تنها متوجه شد که من آن را زمانی که او را در اخبار دیدم، من پس از آن در همان امکانات توانبخشی به عنوان او مادربزرگ، بنابراین او توانست در هر لحظه از ما بازدید کند). من همچنین چشم ها را با افسر پلیس که قبلا به کمک من آمده بود، بستند و همانطور که اتفاق می افتاد. من فکر می کنم سخت ترین قسمت برای من این بود که تروریسم و ​​آسیب دیدگی در همه حالات اتفاق می افتاد. من عجیب احساس غم و اندوه در قلب من احساس تمام این درد است.
  Straeon o Gofio  
"Roedd fy adferiad yn wyrthiol i ddweud y lleiaf ... yn y bôn ar ôl gweithrediadau 4, dwi'n dianc heb unrhyw ddifrod asgwrn cefn, organ neu ymennydd! Dywedasant wrthyf hefyd nad oeddent yn siŵr pan fyddwn yn cerdded eto, ond dechreuais gerdded ar ôl wythnosau 3.
"بازسازی من معجزه آسا بود که حداقل بگویم ... اساسا پس از عملیات 4، من بدون آسیب ستون فقرات، ارگان یا مغز فرار کردم! آنها همچنین به من گفتند که مطمئن نیستم وقتی دوباره راه می روم، اما بعد از 3 هفته شروع به پیاده روی کردم. آنها به من گفتند که من در بیمارستان برای 6 ماه می باشم، اما بعد از هفته های 5، پس از یک دوره بهبودی مجددا تخلیه شدم. من در بیمارستان خاصی توانمندی های خود را ادامه دادم اما توانستم تنها سه ماه پس از حادثه به خانه بروم. من یک فیزیوتراپیست داشتم که به اشعه ایکس مرا نگاه کنم و از اینکه عجیب بود این بود که با وجود وزن کامیون که باید استخوان ها را خراب کرد، فقط استخوان های خارجی شکسته شدند، مثل اینکه چیزی از قطعات داخلی آسیب دیده بود. من یک فیزیوتراپیست دیگر داشتم که برای سال 40 کار میکردم به من بگویم که من بیشترین موارد معجزه آسایی بود که تا به حال کار کرده بودم.
  Straeon o Gofio  
Ac roedd y diwrnod hwnnw hefyd yn wahanol iawn oherwydd bod digwyddiad / protest yn digwydd, felly roedd y strydoedd yn llawn pobl, gan gynnwys y cyfryngau, yr heddlu ac ymateb cyntaf (fel bod yr ymateb ar ôl fy damwain yn syth).
"حادثه بسیار عمومی بود، در یکی از شلوغ ترین تقاطع ها در مرکز شهر مونترال اتفاق افتاد. و آن روز نیز بسیار متفاوت بود که رخداد / اعتراض به وقوع می پیوست، بنابراین خیابان ها پر از مردم بود، از جمله رسانه ها، پلیس و اولین پاسخ (به طوری که واکنش پس از تصادف من لحظه ای بود). (یادداشت جانبی عجیب و غریب: یکی از دوستان من سه ماشین جلوتر از حادثه در ماشین خود بود و دیدم اتفاق می افتد و تنها متوجه شد که من آن را زمانی که او را در اخبار دیدم، من پس از آن در همان امکانات توانبخشی به عنوان او مادربزرگ، بنابراین او توانست در هر لحظه از ما بازدید کند). من همچنین چشم ها را با افسر پلیس که قبلا به کمک من آمده بود، بستند و همانطور که اتفاق می افتاد. من فکر می کنم سخت ترین قسمت برای من این بود که تروریسم و ​​آسیب دیدگی در همه حالات اتفاق می افتاد. من عجیب احساس غم و اندوه در قلب من احساس تمام این درد است.
  Straeon o Gofio  
"Ar ôl mynd yn rhedeg drosodd, nid wyf erioed wedi colli ymwybyddiaeth, ond yn hytrach yn aros gyda'r poen, gan feddwl arno tra roedd pawb o'm cwmpas yn panig, i'r pwynt y bu'n rhaid i mi ddweud wrth y parafeddyg yn gwylio imi i dawelu yn ystod y daith yn yr ambiwlans. Roedd yn gwisgo fy enw i'm cadw "arswydus" oherwydd fy mod wedi cau fy llygaid mewn myfyrdod. Agorais fy llygaid a dweud wrtho "i fod yn dawel" gan fy mod yn meditating a gwasgu'i law i roi gwybod iddo fy mod yn iawn.
"بعد از اینکه من فرار کردم، هیچ وقت آگاه نبودم، اما در عوض درد باقی ماند، در حالی که همه در اطرافم به ناامیدی نگاه میکردند، به این نکته اشاره کردم که در حین سوار شدن در آمبولانس، مجبور بودم مراجعه کننده به مراکز مراقبتهای بهداشتی به آرامش برسانم. او فریاد زد اسم من را بیدار نگه داشت چون چشم هایم را در مدیتیشن گرفتم. چشمانم را باز کردم و به او گفتم: "لطفا آرام باش" همانطور که من مدیتیشن دادم و دستم را فشردم تا بفهمم که من خوبم. وقتی که من با کتامین به من تزریق کرد، تنها آگاهی را از دست دادم.
  Straeon o Gofio  
"Daeth y foment fwyaf dwys yn fy atchweliad gyda fy nhewysiadau gyda datguddiad y gallwn i gyd ei ddal ymlaen: Ar un adeg, roedd fy nhrefn gynradd yn ymestyn ei dwylo ataf ac yn fy ngwahodd i sefyll i fyny gyda hi. Pan wnes i hynny, dywedodd wrthi Fi fy mod bob tro'n syrthio i lawr, mae hi'n fy helpu i sefyll i fyny eto, yn yr un ffordd. Mae hyn yn rhywbeth y mae ein canllaw cariadus yn ei wneud i bawb ohonom, p'un a ydym yn sylweddoli hynny ai peidio. . Maen nhw gyda ni trwy ein holl foddion, treialon a phryderon. Rydym ni wirioneddol byth yn unig. "
"جالب ترین لحظه در رگرسیون من با راهنماهای من با وحی شد که همه ما می توانستیم آن را حفظ کنیم: در یک لحظه، راهنمایی اصلی من دستانم را به من انداخت و از من دعوت کرد تا با او کنار بیفتد. وقتی این کار را کرد، گفت من هر بار که سقوط می کنم، او در آنجا به من کمک می کند تا دوباره به همان شکل راه برود. این چیزی است که راهنمایی های دوست داشتنی ما برای همه ما برای ما انجام می دهد، آیا ما آن را درک می کنیم یا خیر. آنها با همه شادی ها، محاکمه ها و غم ها با ما هستند. ما واقعا هرگز به تنهایی نیستیم. "
  Straeon o Gofio  
Rwy'n cychwyn ar y llwybr hwnnw dros 40 o flynyddoedd yn ôl, a gyda llawer o waith caled (a mwy na rhai methiannau ar hyd y ffordd), rwy'n dal i fod yn ofalus I'r anifeiliaid hyn, rydw i'n treulio fy oriau gwaith yn helpu pobl sy'n dioddef o salwch cronig, yn boenus ac yn marw, yn gwneud eu trawsnewid mewn ffordd heddychlon, trwy eu gwthio yn eu cartrefi.
"پدر عزیز من زندگی من را به رسمیت شناخت و مرا تشویق کرد تا به دامپزشک تبدیل شود. من در سال 40 این مسیر را طی کرده ام و با کارهای سخت (و بیش از چند شکست در طول مسیر)، من هنوز مراقبت می کنم برای حیوانات این روزها ساعت کاری من را صرف کمک به حیوانات مریض، دردناک و در حال مرگ می گذارم و آنها را در راه صلح آمیز خود می گذرانم و آنها را در خانه های خود از بین می برم، هرچند که دلهره آور است، در عین حال مهربان است. برای آوردن صلح و آرامش به بیماران حیوانات و خانواده های معشوقه خود در محیط اطراف خود.
  Straeon o Gofio  
"Mae'n ddiddorol nodi, ar y pryd, yr oeddem yn byw yn y wlad ar ein fferm fechan, ac mae Bethany bob amser wedi bod â chysylltiad cryf a greddfol i anifeiliaid. Mae'n trin pob peth byw gyda'r parch a gofal mwyaf dwfn ac mae ganddo sarn i ddenu a gweithio gydag anifeiliaid. Gallaf ddweud cymaint mwy am y ffordd y mae hi'n cefnogi fy iachawdwriaeth fy hun, ond rwy'n sicr yn ei gweld hi fel enaid uchel-dirgrynol sydd wedi rhoi cymaint o ddewrder a chryfder ar fy adegau. "
"جالب است که توجه داشته باشیم که در آن زمان ما در مزرعه کوچک خود در کشور زندگی می کردیم و بیتانی همواره یک رابطه قوی و شهودی با حیوانات داشته است. او با تمام احترام و مراقبت از همه چیزهای زندگی رفتار می کند و دارای مهارت است برای جذب و کار با حیوانات می توانم بگویم خیلی بیشتر در مورد راه درمان خودم، اما من مطمئنا او را روح بسیار ارتعاشی می دانم که بارها به من شجاعت و قدرت داده است. "
  Straeon o Gofio  
"Pan ddeuthum i ddiwallu diwrnod a hanner yn ddiweddarach, ar ôl gweithrediad 11 awr lle roedd gen i feistri 40 Reiki o bob cwr o'r byd, gan roi i mi Reiki o bellter, y peth cyntaf yr oeddwn yn ei deimlo (ac yr oeddwn mor wybodus) oedd Roeddwn wedi ei gynllunio i gyd.
"هنگامی که من بالاخره یک روز و نیم بعد از یک عملیات 11 ساعت که من 40 ریکای استادان از سراسر جهان را به من داد، ریکی را باز کرد، اولین چیزی که من احساس کردم (و آنقدر دانستن آن بسیار بود) این بود که من آن را برنامه ریزی کرده بودم. بسیاری از جزئیات عجیب و غریب در مورد تصادف من اطمینان دارم که این برنامه ریزی شده بود و این حادثه خیلی بیشتر از من در سطوح مختلف بود.
  Straeon o Gofio  
"Pan ddeuthum i ddiwallu diwrnod a hanner yn ddiweddarach, ar ôl gweithrediad 11 awr lle roedd gen i feistri 40 Reiki o bob cwr o'r byd, gan roi i mi Reiki o bellter, y peth cyntaf yr oeddwn yn ei deimlo (ac yr oeddwn mor wybodus) oedd Roeddwn wedi ei gynllunio i gyd.
"هنگامی که من بالاخره یک روز و نیم بعد از یک عملیات 11 ساعت که من 40 ریکای استادان از سراسر جهان را به من داد، ریکی را باز کرد، اولین چیزی که من احساس کردم (و آنقدر دانستن آن بسیار بود) این بود که من آن را برنامه ریزی کرده بودم. بسیاری از جزئیات عجیب و غریب در مورد تصادف من اطمینان دارم که این برنامه ریزی شده بود و این حادثه خیلی بیشتر از من در سطوح مختلف بود.
  Straeon o Gofio  
Rwy'n cychwyn ar y llwybr hwnnw dros 40 o flynyddoedd yn ôl, a gyda llawer o waith caled (a mwy na rhai methiannau ar hyd y ffordd), rwy'n dal i fod yn ofalus I'r anifeiliaid hyn, rydw i'n treulio fy oriau gwaith yn helpu pobl sy'n dioddef o salwch cronig, yn boenus ac yn marw, yn gwneud eu trawsnewid mewn ffordd heddychlon, trwy eu gwthio yn eu cartrefi.
"پدر عزیز من زندگی من را به رسمیت شناخت و مرا تشویق کرد تا به دامپزشک تبدیل شود. من در سال 40 این مسیر را طی کرده ام و با کارهای سخت (و بیش از چند شکست در طول مسیر)، من هنوز مراقبت می کنم برای حیوانات این روزها ساعت کاری من را صرف کمک به حیوانات مریض، دردناک و در حال مرگ می گذارم و آنها را در راه صلح آمیز خود می گذرانم و آنها را در خانه های خود از بین می برم، هرچند که دلهره آور است، در عین حال مهربان است. برای آوردن صلح و آرامش به بیماران حیوانات و خانواده های معشوقه خود در محیط اطراف خود.
  Straeon o Gofio  
Rwy'n cychwyn ar y llwybr hwnnw dros 40 o flynyddoedd yn ôl, a gyda llawer o waith caled (a mwy na rhai methiannau ar hyd y ffordd), rwy'n dal i fod yn ofalus I'r anifeiliaid hyn, rydw i'n treulio fy oriau gwaith yn helpu pobl sy'n dioddef o salwch cronig, yn boenus ac yn marw, yn gwneud eu trawsnewid mewn ffordd heddychlon, trwy eu gwthio yn eu cartrefi.
"پدر عزیز من زندگی من را به رسمیت شناخت و مرا تشویق کرد تا به دامپزشک تبدیل شود. من در سال 40 این مسیر را طی کرده ام و با کارهای سخت (و بیش از چند شکست در طول مسیر)، من هنوز مراقبت می کنم برای حیوانات این روزها ساعت کاری من را صرف کمک به حیوانات مریض، دردناک و در حال مرگ می گذارم و آنها را در راه صلح آمیز خود می گذرانم و آنها را در خانه های خود از بین می برم، هرچند که دلهره آور است، در عین حال مهربان است. برای آوردن صلح و آرامش به بیماران حیوانات و خانواده های معشوقه خود در محیط اطراف خود.
  Straeon o Gofio  
"Fe ddywedodd wrthyf ei fod yn ymwneud â 200 o flynyddoedd yn ôl. Mae'n swnio i mi fel disgrifiad o fywyd ar fferm Americanaidd gynnar, efallai cyfnod rhyfel 1812, ac efallai y byddai milwyr Prydain yn ymosod ar y fferm.
"او به من گفت که آن را در مورد 200 سال پیش بود. برای من به عنوان شرح زندگی در یک مزرعه در اوایل آمریکایی، شاید دوران جنگ 1812، و شاید مزرعه توسط سربازان بریتانیا مورد حمله قرار گرفت. در سن 6 اما بتیانی هنوز تاریخ ندیده بود که به هیچ وجه داستان او را مطلع نکند.
  Straeon o Gofio  
"Mae'n ddiddorol nodi, ar y pryd, yr oeddem yn byw yn y wlad ar ein fferm fechan, ac mae Bethany bob amser wedi bod â chysylltiad cryf a greddfol i anifeiliaid. Mae'n trin pob peth byw gyda'r parch a gofal mwyaf dwfn ac mae ganddo sarn i ddenu a gweithio gydag anifeiliaid. Gallaf ddweud cymaint mwy am y ffordd y mae hi'n cefnogi fy iachawdwriaeth fy hun, ond rwy'n sicr yn ei gweld hi fel enaid uchel-dirgrynol sydd wedi rhoi cymaint o ddewrder a chryfder ar fy adegau. "
"جالب است که توجه داشته باشیم که در آن زمان ما در مزرعه کوچک خود در کشور زندگی می کردیم و بیتانی همواره یک رابطه قوی و شهودی با حیوانات داشته است. او با تمام احترام و مراقبت از همه چیزهای زندگی رفتار می کند و دارای مهارت است برای جذب و کار با حیوانات می توانم بگویم خیلی بیشتر در مورد راه درمان خودم، اما من مطمئنا او را روح بسیار ارتعاشی می دانم که بارها به من شجاعت و قدرت داده است. "
  Straeon o Gofio  
"Roedd fy adferiad yn wyrthiol i ddweud y lleiaf ... yn y bôn ar ôl gweithrediadau 4, dwi'n dianc heb unrhyw ddifrod asgwrn cefn, organ neu ymennydd! Dywedasant wrthyf hefyd nad oeddent yn siŵr pan fyddwn yn cerdded eto, ond dechreuais gerdded ar ôl wythnosau 3.
"بازسازی من معجزه آسا بود که حداقل بگویم ... اساسا پس از عملیات 4، من بدون آسیب ستون فقرات، ارگان یا مغز فرار کردم! آنها همچنین به من گفتند که مطمئن نیستم وقتی دوباره راه می روم، اما بعد از 3 هفته شروع به پیاده روی کردم. آنها به من گفتند که من در بیمارستان برای 6 ماه می باشم، اما بعد از هفته های 5، پس از یک دوره بهبودی مجددا تخلیه شدم. من در بیمارستان خاصی توانمندی های خود را ادامه دادم اما توانستم تنها سه ماه پس از حادثه به خانه بروم. من یک فیزیوتراپیست داشتم که به اشعه ایکس مرا نگاه کنم و از اینکه عجیب بود این بود که با وجود وزن کامیون که باید استخوان ها را خراب کرد، فقط استخوان های خارجی شکسته شدند، مثل اینکه چیزی از قطعات داخلی آسیب دیده بود. من یک فیزیوتراپیست دیگر داشتم که برای سال 40 کار میکردم به من بگویم که من بیشترین موارد معجزه آسایی بود که تا به حال کار کرده بودم.
  Straeon o Gofio  
"Roedd fy adferiad yn wyrthiol i ddweud y lleiaf ... yn y bôn ar ôl gweithrediadau 4, dwi'n dianc heb unrhyw ddifrod asgwrn cefn, organ neu ymennydd! Dywedasant wrthyf hefyd nad oeddent yn siŵr pan fyddwn yn cerdded eto, ond dechreuais gerdded ar ôl wythnosau 3.
"بازسازی من معجزه آسا بود که حداقل بگویم ... اساسا پس از عملیات 4، من بدون آسیب ستون فقرات، ارگان یا مغز فرار کردم! آنها همچنین به من گفتند که مطمئن نیستم وقتی دوباره راه می روم، اما بعد از 3 هفته شروع به پیاده روی کردم. آنها به من گفتند که من در بیمارستان برای 6 ماه می باشم، اما بعد از هفته های 5، پس از یک دوره بهبودی مجددا تخلیه شدم. من در بیمارستان خاصی توانمندی های خود را ادامه دادم اما توانستم تنها سه ماه پس از حادثه به خانه بروم. من یک فیزیوتراپیست داشتم که به اشعه ایکس مرا نگاه کنم و از اینکه عجیب بود این بود که با وجود وزن کامیون که باید استخوان ها را خراب کرد، فقط استخوان های خارجی شکسته شدند، مثل اینکه چیزی از قطعات داخلی آسیب دیده بود. من یک فیزیوتراپیست دیگر داشتم که برای سال 40 کار میکردم به من بگویم که من بیشترین موارد معجزه آسایی بود که تا به حال کار کرده بودم.
  Straeon o Gofio  
"Mae'n ddiddorol nodi, ar y pryd, yr oeddem yn byw yn y wlad ar ein fferm fechan, ac mae Bethany bob amser wedi bod â chysylltiad cryf a greddfol i anifeiliaid. Mae'n trin pob peth byw gyda'r parch a gofal mwyaf dwfn ac mae ganddo sarn i ddenu a gweithio gydag anifeiliaid. Gallaf ddweud cymaint mwy am y ffordd y mae hi'n cefnogi fy iachawdwriaeth fy hun, ond rwy'n sicr yn ei gweld hi fel enaid uchel-dirgrynol sydd wedi rhoi cymaint o ddewrder a chryfder ar fy adegau. "
"جالب است که توجه داشته باشیم که در آن زمان ما در مزرعه کوچک خود در کشور زندگی می کردیم و بیتانی همواره یک رابطه قوی و شهودی با حیوانات داشته است. او با تمام احترام و مراقبت از همه چیزهای زندگی رفتار می کند و دارای مهارت است برای جذب و کار با حیوانات می توانم بگویم خیلی بیشتر در مورد راه درمان خودم، اما من مطمئنا او را روح بسیار ارتعاشی می دانم که بارها به من شجاعت و قدرت داده است. "
  Straeon o Gofio  
"Roedd fy adferiad yn wyrthiol i ddweud y lleiaf ... yn y bôn ar ôl gweithrediadau 4, dwi'n dianc heb unrhyw ddifrod asgwrn cefn, organ neu ymennydd! Dywedasant wrthyf hefyd nad oeddent yn siŵr pan fyddwn yn cerdded eto, ond dechreuais gerdded ar ôl wythnosau 3.
"بازسازی من معجزه آسا بود که حداقل بگویم ... اساسا پس از عملیات 4، من بدون آسیب ستون فقرات، ارگان یا مغز فرار کردم! آنها همچنین به من گفتند که مطمئن نیستم وقتی دوباره راه می روم، اما بعد از 3 هفته شروع به پیاده روی کردم. آنها به من گفتند که من در بیمارستان برای 6 ماه می باشم، اما بعد از هفته های 5، پس از یک دوره بهبودی مجددا تخلیه شدم. من در بیمارستان خاصی توانمندی های خود را ادامه دادم اما توانستم تنها سه ماه پس از حادثه به خانه بروم. من یک فیزیوتراپیست داشتم که به اشعه ایکس مرا نگاه کنم و از اینکه عجیب بود این بود که با وجود وزن کامیون که باید استخوان ها را خراب کرد، فقط استخوان های خارجی شکسته شدند، مثل اینکه چیزی از قطعات داخلی آسیب دیده بود. من یک فیزیوتراپیست دیگر داشتم که برای سال 40 کار میکردم به من بگویم که من بیشترین موارد معجزه آسایی بود که تا به حال کار کرده بودم.
  Straeon o Gofio  
"Ar ôl y ddamwain roedd yna lawer o sylw yn y cyfryngau ynglŷn â diogelwch beiciau ac roedd protest arall wedi'i gynllunio ar fy rhan i mewn yn undod i mi ar safle'r ddamwain. Roedd grŵp o feicwyr hyd yn oed yn llwyfannu "marwolaeth".
"پس از حادثه، پوشش رسانه ای در مورد ایمنی دوچرخهسواری وجود داشت و اعتراض دیگری در حمایت از من در محل حادثه صورت گرفت. گروهی از دوچرخه سواران حتی "مرگ در" را تشکیل می دادند. حداقل می گفتم بسیار لمس شدم.
  Straeon o Gofio  
Bydd y weithred syml o garedigrwydd hwn ar eich rhan yn helpu'r llyfrau i fod ar gael i lawer o bobl am ddim fel adnodd iachau.
این اقدام ساده مهربانی از شما کمک خواهد کرد که کتاب ها برای بسیاری از مردم به صورت رایگان به عنوان یک منبع شفا در دسترس باشد.
  Straeon o Gofio  
Gwyliwch fwy o Rob Schwartz ar youtube.
سازمان دیده بان از راب شوارتز در یوتیوب.
  Straeon o Gofio  
yn trafod y cynllunio cyn geni ar gyfer deffro ysbrydol, ymadawiad, erthyliad, gofal, perthnasoedd camdriniol, rhywioldeb, incest, mabwysiadu, tlodi, hunanladdiad, treisio, salwch meddwl a mwy.
پیش از تولد، برنامه ریزی بیداری معنوی، سقط جنین، سقط جنین، مراقبت ازدواج، روابط سوء استفاده، جنسیت، سقط جنین، پذیرش، فقر، خودکشی، تجاوز جنسی، بیماری روحی و غیره مورد بحث قرار می گیرد.
  Straeon o Gofio  
"Ar ôl y ddamwain roedd yna lawer o sylw yn y cyfryngau ynglŷn â diogelwch beiciau ac roedd protest arall wedi'i gynllunio ar fy rhan i mewn yn undod i mi ar safle'r ddamwain. Roedd grŵp o feicwyr hyd yn oed yn llwyfannu "marwolaeth".
"پس از حادثه، پوشش رسانه ای در مورد ایمنی دوچرخهسواری وجود داشت و اعتراض دیگری در حمایت از من در محل حادثه صورت گرفت. گروهی از دوچرخه سواران حتی "مرگ در" را تشکیل می دادند. حداقل می گفتم بسیار لمس شدم.
  Straeon o Gofio  
"Hi Robert, rwyf wedi darllen eich llyfrau, ac mae eich ysgrifau wedi cryfhau'n ddwfn o fewn fy enaid. Fe'i tynnwyd a'i arwain at eich gwaith ar ôl profiad marwolaeth agos ym mis Mai 2014. Roedd yn brofiad rhyfedd, ac yr wyf yn dal i wella ohono nawr.
"سلام رابرت، من هر دو کتاب خود را خوانده ام، و نوشته های شما واقعا عمیق در روح من است. من بعد از یک تجربه مرگ در ماه مه 2014 به کار شما کشیده شدم و به کار شما هدایت شدم. این یک تجربه عجیب و غریب بود، و من هنوز از آن در حال بهبودی هستم.
1 2 3 Arrow